تولد نی نی خاله ساینا
سلام عزیزم خیلی وقته که مطلبی ننوشتم برای عزیز دلم نانازم دخترم خیلی شیرین زبان شده و خانمی شده برای خودش و مامانش غافل
13اردیبهشت مبینا دختر عموت به دنیا اومد و 31 اردیبهشت دختر خاله ات ساینا به دنیا اومد ساناز خانم با دیدن دختر خاله اش اول هیچ عکس العملی نشان نداد اما بعدش به من و باباش می گفت بهش دست بزنید.
به خاله اش می گفت باید غذا بخوره زودتر بزرگ بشه با من بازی کنه با من بیاد پارکه . سه شنبه عید مبعث رفتیبام خونه خاله نی نی خاله شش روزه بود بابا هم با عمو و دوستاش رفتن بیرون و ما مونیدم اونجا و سانازخانم از دیدن کلی خوشحال بود و عصر که بابا اومد با مامانی رفتیم پارک سانازخانم برای اولین بار سوار چرخ فلک شد مامانی همش به من می گفت بگو بیاردش پایین . ساناز خانم کلی ذوق کرد خاله فرخنده هم ساعت 11 شب رسید فردا رفتیم خاله فرخنده رو اوردیم خونه خودمون. ساناز به خاله اش گفت خوش اومدی و خیلی خوشحال بود.عصر 5 شنبه با خاله دوباره رفتیم خونه خاله فرزانه موقع اومدن می گفتی می خوای بری پیش خاله .دخترم همش دنبال بازیه و هیجان زیادی داره.