sanazsanaz، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

خاطرات ساناز

چند تا عکس قشنگ

1390/5/5 10:11
نویسنده : زهره
2,255 بازدید
اشتراک گذاری

 

مامان قربونت بره دیروز ۴ مرداد بود متوجه شدم دندون بالای خانم کوچولو درآمده آخه داخل دهنت خیلی داغ بود. دیگه داری کم کم بزرگ می شی. مامانی دلش برات خیلی تنگ شده همش زنگ می زنه می گه کی میاید. آخه نزدیک دوماه تورو ندیده. دیشب با عموت رفتیم پارک ساعی شام خوردیم پارک پر گربه بود  آخه سحر خیلی از گربه می ترسه اما تو وقتی گربه ها می بینی دستاتو باز می کنی می خوای اونارو بگیری.

یه گربه هم توی حیاط خونمون هست که همش اونجا می خوابه هر وقت می بینیش می خوای که ببریمت طرفش خیلی برات جالبه.  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)