sanazsanaz، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات ساناز

خونه مامانی

1392/10/14 21:16
نویسنده : زهره
706 بازدید
اشتراک گذاری

به خاطر تعطیلات آخر صفر یه فرصت پخش آمد تا بریم خونه مامانی

 مامانی و بابایی و دایی دلشون خیلی برات تنگ شده بود. مامانی یه ماشین باری برات خریده بود که توی قسمت بارش یه ببعی و گاو و اسب بود که ساناز ابرو کمونی ازش خیلی خوشش اومده بود ساناز همش در حال دویدن بود و خاله ها هم سربسرت می گذاشتند خاله فرزانه بهت می گفت می خوام مامانتو بخرم و تو هم باورت می شد و می خواستی از من دفاع کنی به خاله می گفتی من برات کباب می خرم. ساناز خانم با دایی حامد و وحیدش خیلی جوره مخصوصا حامد آخه دایی حامد هم خیلی دوستت داره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)